فناوری اطلاعات

.فعالیت این وبلاگ در زمینه برنامه نویسی دات نت ،شبکه های کامپیوتری و اخبار فناوری می باشد

فناوری اطلاعات

.فعالیت این وبلاگ در زمینه برنامه نویسی دات نت ،شبکه های کامپیوتری و اخبار فناوری می باشد

آخرین نظرات
  • ۲۶ تیر ۰۰، ۱۶:۰۱ - آلپ صنعت
    عالیه

شـــــک

سید محسن علوی | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۳۶ ق.ظ

سیما کاپشن محمود را برداشت و جیب هایش را گشت. توی جیب بغل فندکی ظریف و زنانه پیدا کرد و کنارش خودنویسی از همان جنس.

دردی توی قلبش دوید. صدای پای محمود آمد. سیما کاپشن را سر جایش گذاشت. محمود لباس پوشید. صدای زنگ در آمد.

محمود گفت:

_ من رفتم سر کار. دیرم شده.

و رفت و ترک موتور دوستش نشست. سیما لباس پوشید و بیرون زد. ماشینی را در بست گرفت و تعقیبشان کرد. میان راه زنی خوش لباس با موهای بلوندی که از زیر شال بیرون زده بود کنار خیابان راه می رفت. محمود و دوستش آهسته کردند. نگاهشان به زن بود. قلب سیما کوبید.

نگاهی به سر و وضع خودش و نگاهی به سر و وضع زن انداخت. زن توی کوچه ای پیچید.

موتور هم داخل کوچه شد. لحظه ای بعد موتور پر گاز راه افتاد، از کنار زن گذشت.

زن جیغ کشید. موتور با سرعت دور شد.

کیف زن توی دست محمود بود.

  • سید محسن علوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی